امروز دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 http://tarfandha.cloob24.com
0
فرض کنید در   Excel پس از اعمال محاسبات بر روی اعداد، به نتیجه‌ای نهایی دست پیدا کردید.اما عدد نهایی آنچه که ما انتظار داریم نیست (یا به عبارت دیگر آنچه که ما دوست داریم باشد، نیست).حال برای رسیدن به عدد مورد نظر بایستی در میان انبوهی از اعداد و محاسبات، تغییر کوچکی […]

فرض کنیدپس از اعمال محاسبات بر روی اعداد، به نتیجه‌ای نهایی دست پیدا کردید.
اما عدد نهایی آنچه که ما انتظار داریم نیست (یا به عبارت دیگر آنچه که ما دوست داریم باشد، نیست).
حال برای رسیدن به عدد مورد نظر بایستی در میان انبوهی از اعداد و محاسبات، تغییر کوچکی دهیم.
چنین کاری طبعاً آسان نیست.
به عنوان مثال فرض کنید ما در امتحانات پایان ترم، نمرات 17، 18، 19، 15، 18 و 17 را کسب
کرده‏ایم و آخرین امتحان هنوز باقی مانده است.
اکنون می‏خواهیم بدانیم در امتحان آخر باید چه نمره‏ای بگیریم تا معدل ما 18 شود؟ در این زمان است که
ابزار Goal Seek در اکسل به داد ما می‏رسد و این کار را انجام می‏دهد.به طور کلی این ابزار جهت
تنظیم یک مقدار به گونه‏ای که نتیجه انتخابی ما حاصل شود مورد استفاده قرار می‏گیرد.
بدین منظور: ابتدا Microsoft Excel 2007 را اجرا نمایید.
حال فرض می‏کنیم قصد داریم همانند مثال بالا، بفهمیم چه نمره‏ای باید در امتحان کسب کنیم تا معدل‏مان 18 شود.
ابتدا اعداد (در اینجا نمرات) را در سلول‏های یک ستون وارد می‏کنیم (مثلاً 6 نمره‏ای که در بالا داریم را
در سلول‏های A1 تا A6 وارد می‏کنیم).
سپس یک سلول خالی را انتخاب می‏کنیم (مثلاً B7) و فرمول (AVERAGE(A1:A7= را در این سلول وارد می‏کنیم (دقت کنید
ما اطلاع داریم که سلول A7 در این مثال خالی است و آن را عمداً خالی نگه داشتیم و در
معدل گیری نیز لحاظش کردیم.
با مطالعه ادامه ترفند دلیل انجام این کار را خواهید فهمید).
اکنون در نوار بالای صفحه به تب Data بروید.
از قسمت Data Tools بر روی What-If Analysis کلیک کرده و سپس Goal Seek در اکسل را انتخاب نمایید.
در قسمت Set cell بایستی ستونی که نتیجه نهایی در آن درج شده است را وارد نمایید (در اینجا B7).
همچنین در قسمت To value بایستی مقدار نتیجه مطلوب خود که در این مثال عدد 18 است را وارد نمایید.
در قسمت By changing cell نیز سلولی که برای قرار دادن آخرین عدد از ابتدا خالی نگه داشته بودیم را
را وارد می‏کنیم (در این مثال سلول A7).
با فشردن دکمه OK محاسبه آغاز می‏شود و نتیجه نهایی در درون سلول خالی قرار می‏گیرد.
به تبع آن معدل نیز تغییر می کند و به آنچه که مورد رضایت ما بوده است تبدیل می‏شود.

0
ممکن است تا بحال به مواردی برخورده باشید که از شما خواسته باشند در خصوص یک محصول جدید سناریوهای مختلفی را به مدیریت ارایه دهید. این که با چه مقدار، چه قیمت، چه هزینه، چه سودی حاصل خواهد شد. خب بطور معمول بررسی سناریوهای مختل بصورت دستی در اکسل کار زمانبری خواهد بود و اگر در یک زمان خواستید تاثیر دو متغیر را بر روی سود نهایی بسنجید آنوقت تنها مدلهای ریاضی به کمک شما می آیند و نیازمند دانش مدلسازی و تحقیق در عملیات و … بکارگیری نرم افزارهای مرتبط با آن هستید.هدف ما در این آموزش  نحوه تحلیل اینگونه موارد را در اکسل به شما آموزش دهیم.

فرض کنید واحد بازاریابی اطلاعات اولیه ای را از میزان تولید اولیه محصول، قیمت گذاری، هزینه و در نتیجه سود اولیه در اختیار تان قرار داده است و شما میخواهید سناریوهای مختلف را برای این محصول جدید بسنجید:

 

حالا میخواهیم بدانیم اگر قیمت را دست کاری کنیم چه اتفاقی برای سود نهایی محصول می افتد؟ قیمت را تا چه پایین بیاوریم که سودمان منفی نشود و تا چه حد بالا ببریم که سود مورد نظر مدیریت حاصل شود؟

برای اینکار ابتدا لیست قیمتهای مورد نظرتان را زیر هم بنویسید. مانند تصویر زیر:

 

سپس کل محدوده F3:G24 را انتخاب نموده به تب Data بروید در گزینه What-if Analysis روی گزینه Data table کلیک نمایید.

 

سپس پنجره ای باز می شود که دارای دو قسمت است. چون جدولتان ستونی است قسمت Row را خالی بگذارید و در دومین قسمت یعنی Column Input Cell سلول مربوط به قیمت یعنی B3 را مشخص کنید:

 

حالا کافیست OK کنید و در نتیجه مقادیر مختلف سود به ازای هر قیمت مشخص می شود:

 

 

 چنانچه قیمت محصول چیزی بین 11000 و 11500 باشد به نقطه سر به سر قیمت و سود خواهید رسید. یعنی چنانچه بخواهید با فروش 1000 تن به سود برسید حداقل باید قیمت فراتر از 11000 تومان برای محصول در نظر بگیرید. برای اینکه بتوانید قیمت دقیق را محاسبه کنید باید مقادیر بین این دو عدد را در جدول بگذارید، اعداد خودبخود تغییر می کنند و نتیجه مورد نظرتان را خواهید دید.

حالا اگر بخواهید بدانید با همین قیمت 16800 تومان باید چه تعداد محصول به فروش برسانید تا به سود برسید می توانید مانند روش بالا محاسبات را انجام دهید.

 

همانطور که مشاهده می کنید حداقل مقدارفروش برای این محصول باید  670 عدد باشد تا زیان نکنیم. می توانید با تغییر اعداد بصورت دستی در همین جدول نتیجه اعداد مورد نظرتان را مشاهده کنید.

نکته: اگر داده هایتان را بصورت افقی می نویسید در پنجره Data table باید Row Input Cell را تکمیل کنید و دومین گزینه را خالی بگذارید.

 

حالا فرض کنید میخواهید دیتاهایتان بصورت درصد باشد.

یعنی میخواهید بدانید چند درصد باید در مقدار یا قیمت تغییر ایجاد کنید تا سودتان تغییر کند. کاری ندارد:

فرض کنید میخواهیم اینکار را برای سلول مقدار یعنی B2 انجام دهیم. در یک سلول خالی مثلا D2 میزان درصد پیش فرض را صفر می گذاریم و سلول مربوط به عدد مقدار را اصلاح می کنیم و مینویسیم 1000*(1+D2)

 

خوب بخوبی می دانیم که در عالم واقعیت در مورد یک محصول به اینصورت تصمیم گیری نمی شود. مولفه های مختلفی چون هزینه محصول را نیز برای بررسی سودنهایی در نظر می گیرند.

فرض کنید میخواهیم بدانیم اگر بصورت همزمان هم هزینه ها و هم قیمت را دست کاری کنیم سود نهایی چه تغییر خواهد کرد؟ برای اینکار نیاز به جدولی با دو سری متغیر داریم یکی بصورت افقی نوشته می شود و متغیر دوم بصورت عمودی. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می نمایید قیمتها را در بالای جدول و مقادیر مختلف را در ستون ابتدایی جدول قرار دادیم.

 

حالا کافیست به تی Data بروید روی گزینه what-If Analysis کلیک نمایید و گزینه Data table را انتخاب نموده و این بار هر دو فیلد Row input cell و Column input cell را تکمیل نمایید. برای قسمت اول عدد مرتبط با قیمت یعنی B3 و برای فیلد دوم سلول B2 را انتخاب نمایید و Ok  کنید. آنگاه تصویر زیر را خواهید دید.

 

همانطور که مشخص است با نغییرات مختلف در دو متغیر مقدار و قیمت، سود نهایی حاصل شده متفاوت است. مثلا در قیمت 15000 تومان و مقدار فروش 750 عدد سودمان برابر صفر خواهد بود و 751 امین فروش برایمان سود ایجاد خواهد کرد.

0

 

در اکسل پیرامون کنترل اندازه ی سلول ها می توان از روش هاتی زیر استفاده کرد

مثلا فرض کنید در یک جدول  ستون D و سطر 9 رنگشان با بقیه فرق دارد. آن را انتخاب کرده وقتی که موس را روی ستون D می گذاریم شبیه به یک فلش می شود و اگر روی آن کلیک کنیم، تمام ستون انتخاب می شود.

حالا یک مقدار موس را حرکت می دهیم و آن را روی مرز بین ستون E و ستون D می آوریم.

شکل موس به یک فلش دوجهته تغییر می یابد و به راحتی با کلیک و درگ می توانیم اندازه آن را کوچک و یا بزرگ کنیم.

 

الان ستون D بسیار کوچک شد و محتویات داخل آن کاملا مشخص نیست. وقتی  روی آن کلیک می کنیم اطلاعات آن سلول را در بالا می بینیم. حال به سراغ ستون E می آییم و طول آن را هم کم می کنیم.

وقتی طول این ستون کم می شود، طوری که دیگر اعداد کاملا مشخص نیستند به جای عدد در این ستون علامت # را نمایش می دهد.

 

حالا روی یکی از این سلول ها قرار می گیریم که یک Tooltip ظاهر می شود که محتویات آن سلول را نمایش می دهد.

 

و هنگامی که این سلول را انتخاب کنیم باز هم در نوار فرمول محتویات آن را درست می بینیم.

حالا به سراغ ستون D می آییم و اندازه آن را تغییر می دهیم.

زمانی که روی D کلیک کردیم و درگ (Drag) می کنیم، اندازه طول ستون D را با واحد پیکسل می بینیم.

سایز آن را طوری در نظر می گیریم که تمام اطلاعات سلول ها را کامل ببینیم. حدود 13 پیکسل. یک مقدار تنظیم کردن طول ستون به این صورت سخت می باشد.

راه بهتر: روی ستون   را انتخاب کنید. حال در ریبون FormatCells E کلیک کرده 

 

 گزینه Column Width را می زنیم. یک پنجره محاوره ای باز می شود طبق شکل زیر:

 

طول ستونمان را تغییر می دهیم و بعد Ok را می زنیم.

روش دیگر: به سراغ ریبون  Format cells  رفته، و گزینه Autofit Column Width را انتخاب می کنیم.

 

اکنون اطلاعات به صورت اتوماتیک به اندازه محتویات آن تغییر می کند.

همین تنظیمات را می توان در مورد ارتفاع سطرها یا همان ارتفاع سلول ها انجام داد.

روی سلول عنوان جدول در فایلمان کلیک راست می کنیم و سطر را انتخاب و طول این سطر را زیاد می کنیم.

به سراغ Format آمده و این بار گزینه row height را انتخاب کرده و ارتفاع سطر را زیاد می کنیم.

یا می توان به صورت اتوماتیک از ریبون Format گزینه Autofit row height را انتخاب کرد.

 فرمت های عددی در اکسل

 وقتی طول ستون E را کم کردیم، به جای عدد در آن # نمایش داده شد.

در واقع اکسل اطلاعات درون این سلول ها را به عنوان داده های عددی می شناسد. ابتدا یک سلول عددی را انتخاب کرده و با کمک ریبون Numbering می توانیم اطلاعاتی را که می خواهیم در اکسل وارد کرده و به اکسل معرفی کنیم.

همان طور که می بینیم یک مقدار عددی با واحد ریال داخل سلول قرار دارد.

 

 مثلا می توانیم با کلیک روی Increase تعداد صفرهای عدد را زیاد کنیم.

 

یا با کمک decrease صفرهایی را که اضافه کرده بودیم حذف کنیم و یا محتویات سلولی این عدد را به درصد تغییر دهیم و نیز می توان اطلاعات عددی را به عنوان یک مبلغ تعیین کرد.

 

در حقیقت در این قسمت واحد پول را مشخص می کنیم. مثلا دلار، یورو، پوند و واحدهای پولی دیگر. قسمت Custom را باز می کنیم.

 

می بینیم که در اکسل انواع اطلاعات عددی را داریم. داده های پول، تاریخ، زمان و...

حالا روی More Number Formats کلیک می کنیم. یک پنجره باز می شود.

می بینیم که در قسمت Category  گزینه Custom انتخاب شده است و در قسمت Type واحد پولی ریال انتخاب شده است.

نحوه قرارگیری اطلاعات داخل یک سلول در excel

روی عنوان جدول کلیک کرده، با دقت به ریبون Alignment نگاه کنید. دوتا از آن ها فعال شدند.

 

 

نوشته شما در مرکز سلول است و این گزینه انتخاب شده هم Center است.

و گزینه بالایی Middle Align می باشد.

Middle Align : در سلول نوشته را در وسط قرار می دهد.

Top Align : در سلول نوشته را بالا قرار می دهد.

Down Align : در سلول نوشته را پایین قرار می دهد.

حال به سراغ Orientation می رویم.

 می توانید به متن شکل خاصی دهید و متن را به هر سمتی که می خواهید بچرخانید.

 

می توانید توسط Increase در متن فرورفتگی ایجاد کرد و اطلاعات را از لبه سلول فاصله داد. هر بار که کلیک کنید نوشته تان داخل تر می آید و با کمک Decrease می توانید آن را به عقب برگردانید.

دستور Merge & Center : این دستور خطوط بین سلول ها را از بین می برد. و متن را به حالت اول بر می گرداند.

 

برای یکی شدن سلول ها روی گزینه Wrap Text کلیک می کنیم.

 

 

فونت در اکسل

حالا به سراغ کنترل سلول جدولمان خواهیم رفت. به ریبون فونت می آییم و با باز شدن گزینه Font color می توانیم موس را روی هرکدام از رنگ هایی که می خواهیم برده و رنگ آن را انتخاب کنیم.

مثلا رنگ قرمز را انتخاب می کنیم.

 

حال به سراغ Fill Color می آییم. می بینیم که رنگ زمینه (Background) سلول انتخابی عوض می شود. نارنجی را انتخاب می کنیم و ظاهر این متن را هم می توانیم کنترل کنیم.

 

 

به عنوان مثال U ، B ، I

 

یا اندازه فونت را تغییر می دهیم و یک مقدار آن را بزرگتر می کنیم. موس را روی هر کدام از سایزهایی که ببریم بلافاصله تغییراتش را به ما نشان خواهد داد.

فیلتر کردن اطلاعات در اکسل

معولا حجم اطلاعات ما در اکسل بسیار زیاد است و ممکن است هر بار ما فقط به یک مورد خاص از اطلاعاتمان احتیاج داشته باشیم. بسیار راحت با کمک فیلترکردن اطلاعات در اکسل دقیقا به آن اطلاعاتی که می خواهیم می توانیم دست پیدا کنیم.

بدین صورت عناوین ستون هایمان را انتخاب می کنیم. پس به سراغ ریبون editing رفته و Sort & Filter را انتخاب می کنم.

 

 بلافاصله سلول هایی که انتخاب شده بودند به صورت شکل زیر تغییر وضعیت می دهند.

و در کنار آن ها یک مثلث کوچک قرار می گیرد.

حال به سراغ یکی از مثلث سلول ها می رویم مانند سلول سال.

در اینجا یک لیست از انواع اطلاعاتی که در این ستون است را به ما می دهد.

که در کنار آنها یک Checkbox است که در حالت انتخاب می باشد.

تیک کنار 1385 را برمی داریم و حالا Ok می کنیم.

اکنون فقط اطلاعات سال 1386 در اختیار ما قرار می گیرد.

یعنی فعلا اطلاعات سال 1385 را نمی بینیم.

این بار به سراغ سلول غرفه ها می رویم و یک لیست از اطلاعات درون غرفه ها را می آورد. تیک Select All را برداشته و برای کیف و کفش تیک می گذاریم و آن را کلیک می کنیم.

و می بینیم که دیگر از آن اطلاعات خبری نیست و اطلاعات مربوط به کیف و کفش را می بینیم.

حالا می خواهیم فیلتر را حذف کنیم. به ریبون editing رفته. گزینه Sort & Filter را انتخاب کرده و Clear را می زنیم.

کنترل ظاهری سلول ها در اکسل

یکی از ریبون های دیگر ریبون Style است. 3 گزینه دارد:

با استفاده از Format as table شکل ظاهری جدول را تغییر می دهیم. با کلیک و درگ کردن، تمام سلول های جدول را انتخاب می کنیم. حالا به سراغ Format as table می رویم و وقتی که روی آن کلیک کنیم یک لیست از Style های مختلف آماده در اکسل را برای ما باز می کند.

 

هرکدام را که انتخاب کنیم یک پنجره به نام Format as table برای ما باز می شود که محدوده انتخاب شده در آن مشخص است.

اگر این محدوده برای ما مشخص است می توانیم این پنجره را Ok کنیم. بلافاصله Style ای که انتخاب شده بود به سلول ها اعمال می شود. همان طور که می بینیم ردیف عناوین سلول ها یعنی اولین سطری که انتخاب شده بود برایش فیلتر تعریف شد و با این گزینه می توانیم رنگ استایل ها را تغییر دهیم و به رنگ دلخواه درآوریم.

امید وارییم از این آموزش اکسل  نیز لذت برده باشید

0

 

یکی از امکانات بسیار پرکاربرد در نرم افزار اکسل امکان درج سری‌های عددی به صورت خودکار و تنها با مشخص کردن دوجمله از سری می‌یاشد. این امکان به ما اجازه می‌دهد در کمترین زمان ممکن تعداد زیادی از اعداد در یک سری را درج و برای استفاده آماده نماییم. برای انجام عمل مذکور در نرم افزار اکسل به روش زیر عمل می‌کنیم

در ادامه با ما همراه باشید

ابتدا دو جمله از دنباله مورد نظر را درج می کنیم (سطری یا ستونی).

 

0
 اینکه اگر زیاد در اکسل فرمول نویسی انجام نداده اید سعی کنید از طریق قسمت مخصوص و آماده فرمول، این کار را انجام دهید و از فرمول نویسی دستی، تا زمانی که تسلط کامل بروی فرمول اکسل پیدا نکرده اید، اجتناب کنید.

فرمول LEFT:

به وسیله این فرمول می توان از سمت چپ یک سلول، قسمتی از متن آن را جدا کرد ساختار فرمول به شکل زیر است.

در قسمت اول فرمول: سلولی که می خواهیم قسمتی از متن آن را جدا کنیم، را وارد نمائیم.

در قسمت دوم فرمول: تعداد کاراکترهایی که می خواهیم از متن جدا کنیم را وارد می کنیم.

به زبان ساده، این فرمول می گوید، از سمت چپ سلول مورد نظر  چند کاراکتر جدا شود.

فرمول RIGHT: به وسیله این فرمول می توان از سمت راست یک سلول، قسمتی از متن آن را جدا کرد.

ساختار فرمول کاملا همانند فرمول LEFTاست و دارای دو قسمت می باشد در قسمت اول، متن مورد نظر انتخاب می شود و در قسمت دوم، تعداد کاراکترهایی که می خواهیم جدا کنیم را وارد می نمائیم.

به زبان ساده، این فرمول می گوید، از سمت راست سلول مورد نظر چند کاراکتر جدا شود.

فرمول  MID: این فرمول یکی از فرمول های کاربردی اکسل است و به وسیله آن می توان از وسط متن یک سلول،  قسمتی از آن را جدا کرد. ساختار فرمول به شکل زیر است.

در قسمت اول فرمول: سلولی که می خواهیم قسمتی از متن آن را جدا کنیم را وارد می نمائیم

در قسمت دوم فرمول: با توجه به اینکه می خواهیم از وسط متن، کاراکترها را جدا کنیم، در این قسمت مشخص می کنیم از چندمین کاراکتر شروع به جدا سازی کنیم.

در قسمت سوم فرمول: در قسمت دوم مشخص کردیم که از کجای متن سلول، شروع به جداسازی کنیم و در این قسمت تعداد کاراکترهایی که میخواهیم جدا شود را وارد می کنیم.

به زبان ساده، این فرمول می گوید، از چندمین کاراکتر سلول شروع و چند کاراکتر جدا شود.

فرمول SEARCH در اکسل :

از این  فرمول برای جستجو و یافتن کلمه ای در یک متن استفاده می شود به این صورت که این فرمول مشخص می کند کلمه جستجو شده چندمین کاراکتر متن مورد نظر در سلول است. ساختار فرمول به شکل زیر است.

در قسمت اول فرمول: کلمه مورد نظر را که می خواهیم در سلول و متن، جستجو و یافت شود را مینویسیم

در قسمت دوم فرمول: سلول مورد نظر که متن در آن قرار دارد و می خواهیم جستجو در آن سلول صورت گیرد را وارد می نمائیم.

در قسمت سوم فرمول:  در این قسمت عدد 1 یک را مینویسیم.

به زبان ساده، این فرمول می گوید، کلمه ای مورد نظر شما، چندمین کاراکتر یک متن خاص است.

یک مثال کلی برای فرمول های فوق : اگر یک ستون از جدولی خاص شامل تاریخ های مختلف باشد (مثل 1394/05/01و 1393/03/06و 1392/04/23و...) و شما بخواهید از هر سلول فقط قسمت سال آن را جدا کنید به شکل زیر عمل می کنید.

با این فرمول از سلول تاریخ فقط 4 عدد سمت چپ که مربوط به سال است جدا می شود   =LEFT(A2;4)

از هر سلول فقط قسمت روز آن را جدا کنید:

با این فرمول از سلول تاریخ فقط2عدد سمت راست که مربوط به روز است جدا می شود =RIGHT(A2;4)

از هر سلول فقط قسمت ماه آن را جدا کنید:

با این فرمول با توجه به قرار گرفتن عدد ماه در ساختار تاریخ شمسی (1394/01/05)  از ششمین کاراکتر تاریخ شروع و دو عدد ماه جدا می شود  0      =MID(A2;6;2